در هزارهی سوم که افراد با مسائل متعدد، متنوع و پیچیده رو به رو هستند و امکان تسلط بر اطلاعاتی که به طور روزافزون در حال تولید و انباشته شدن هستند وجود ندارد، داشتنن مهارت تفکر انتقادی برای سنجش نتایج امور و تصمیم گیری دربارهی آنها بر اساس شواهد، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در پژوهش حاضر یک الگو با 7 عامل یا مؤلفه برای پرورش تفکر انتقادی در محیطهای یادگیری الکترونیکی توسط پژوهشگر ارائه شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان رشته آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی در محیطهای یادگیری الکترونیکی و دانشجویان همان رشته در دانشگاه آزاد اسلامی (آموزش سنتی) تشکیل میدهند که در سال تحصیلی 1391- 1390 در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعهی پژوهش، 47 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (23 نفر) و گروه گواه ( 24نفر) به صورت تصادفی جایگزین گردیدند. جهت آموزش گروه آزمایش از الگوی 7 عاملی پرورش تفکر انتقادی، در محیط های الکترونیکی در طی 15 جلسه و با درس علوم تجربی استفاده گردید. در گروه گواه از الگوی 7 عاملی پرورش تفکر انتقادی در محیط حضوری کلاس درس و به شیوهی سخنرانی، در طی 15 جلسه و با درس علوم تجربی استفاده شد. عوامل و مولفههای الگو شامل (چالش، بازنمایی، ایجاد فرصت، ایجاد انگیزش، تحلیل منطقی، تشویق، مسئولیت و تعهد) است. در این پژوهش از روش آزمایش و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با دو گروه آزمایشی که هر کدام برای دیگری حکم گروه گواه را داشتند استفاده شد. هر دوگروه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون و گلیزر جواب دادند و از آزمون آماری تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج تفاوت معنادار بین نمرات گروه آزمایش و گواه در پرورش تفکر انتقادی دانشجویان در مؤلفههای استنباط، شناسایی مفروضات، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال منطقی در سطح 001/0 را نشان میدهد. به این صورت که در پرورش تفکر انتقادی، گروه آزمایش که در محیط یادگیری الکترونیکی آموزش دیده بودند، در مقایسه با گروه گواه که در محیط حضوری کلاس آموزش دیده بودند، نتایج بهتری را به دست دادند.